یادداشت سردبیر
اسماعیل عسلی
لزوم بازتعریف عزاداری
عزاداری سیدالشهدا و یارانش از ابتدا تاکنون با تغییرات شکلی و بعضاً محتوایی فراوانی مواجه بوده و با توجه به فلسفهی اصلی عزاداریها که صیانت از محتوای نهضت حسینی است در هر بازهی زمانی که شائبهی انحراف آن به ذهن خطور میکند نیازمند آسیبشناسی و ترمیم و بازنگری است. باید اذعان داشت شیعیان از زمانی که به عمق فاجعه کربلا پی بردند در یک بازه زمانی چند ده ساله نهضتهایی را در راستای اعاده شرایط و فرصتهای از دست رفته تدارک دیدند که از انسجام بالایی برخوردار نبود و شاخصترین آن که خروج مختار بود قربانی چند دستگیها و خدعههایی شد که زبیریان و بنیامیه طراحی کردند و پس از آن نیز خونخواهی و انتقام از شهدای کربلای با انگیزههای متفاوتی دنبال شد و گاه با نارضایتیها از عملکرد بنیامیه و رویکردهای قبیلهای و بومی درآمیخت و گاه به عنوان تنها راهکار برای ایجاد مرز عقیدتی با خلفای جور مطرح گردید. این وضعیت تا زمان تضعیف بنیامیه و بر سر کار آمدن بنیعباس تداوم یافت و در اوایل خلافت عباسیان به دلیل فضای متعادلی که فراهم آمده بود امکان نظریهپردازی پیرامون فلسفهی قیام امام حسین (ع) و تبیین چارچوبهای قرآنی آن در حوزه ها و کانونهای علمی فراهم گردید و گرد و غبار ناشی از تفسیرهای اموی و زبیری و غیراسلامی را از چهرهی قیام عاشورا پاک کرد و توهم وجود رقابتهای قبیلهای در این ماجرا را از بین برد. رسالتی که امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) آن را به خوبی انجام دادند و شیعه را نه به عنوان فرقهای جدا شده از بدنهی حکومت اسلامی بلکه به عنوان یک جریان فکری ریشهدار و برخوردار از بنمایههای قرآنی و نبوی متکی بر سیره اهل بیت مطرح ساختند.
خدمت بزرگی که شیعیان به جهان اسلام کردند این بود که تحت لوای عدالت محوری و شایستهسالاری به ترسیم چهرهای آرمانی از اسلام یاری رسانیدند و مانع از آن شدند که عملکرد خلفای اموی و عباسی از دید نومسلمانان و حتی غیرمسلمانان به نام اسلام نوشته شود. رویکرد طیفهای وسیعی از مردم ساکن در یمن، مصر، ایران و بخشهایی از شامات به تشیع با اندک تفاوتهایی ریشه در همین عملکرد دارد. شیعیان در تمام مدتی که قادر به تشکیل حکومت و محقق ساختن مدینهی فاضلهی اسلامی مورد تأکید خود نبودند، عمده آیینهای مذهبیشان جنبهی تبلیغاتی داشت و همواره یک وظیفهی محوری برای خود قائل بودند و آن این که مانع از فراموش شدن واقعه کربلا که نشان دهندهی سمت و سوی عدالتمحور تشیع بود، گردند. از این رو بزرگداشت واقعه کربلا را به عنوان یک راهبرد وجههی همت خود قرار دادند و از این واقعه خطکشی درست کردند که میتوانستند سایر رویدادها و عملکرد شخصیتهای تاریخی را با آن محک زده و ارزیابی کنند. مسیحیان هم با اندک تفاوتی چنین شرایطی را تا قبل از به رسمیت شناخته شدن آیین مسیح تجربه کردند و همواره روز مصلوب شدن عیسیابن مریم را که با عزاداری و شبیهسازی ماجرا همراه بود گرامی میداشتند و هنوز هم رسوباتی از شیوههای قدیمی عزاداری مسیحیان در برخی از آیینهای مذهبی آنها به چشم میخورد.
از این منظر عزاداریها در مذهب شیعه که در اشکال اولیهاش به سیرهی ائمهی معصومین بسیار نزدیک بود با جدیت دنبال شد عزاداریها ابتدا عمدتاً بر نقل و روایت موزون استوار بود و اگر با حرکتی هم همراه میشد آن حرکت نمادین و عاری از شائبههای وهنآمیز بود به طوری که در هیچ یک از منابع تاریخی از برگزاری مجالس عزاداری با حضور ائمه به شیوههایی که خودزنی تلقی میشود و سؤالبرانگیز است ذکری به میان نیامده است و هماکنون نیز اعاظم شیعه با وقار عزاداری میکنند.
این آسیبها و انحرافها از زمانی وارد عزاداری ها شد که برخی تلاش کردند واقعه کربلا را در قالب یک آیین بازآفرینی کنند و شقاوت و سبعیت اعمال شده از سوی لشکریان یزید در صحرای کربلا را به نمایش بگذارند. طبیعی بود که امکان بازآفرینی چنان صحنههایی در فضاهای کوچک و تکیهها و حسینیهها وجود نداشت مگر این که از ابزارهای نمادین کمک بگیرند و نقل بخشی از رویدادها را نیز بر دوش راویان و مداحان بگذارند. مداحانی که میتوانستند با بهرهگیری از فن سخنوری و لحن حزنآلود، خلأ ناشی از کوچکی صحنهی بازآفرینی شده را پر کنند. طبیعی است که تلاش برای افزایش تأثرانگیزی چنین آیینی با اغراقها و روایتهای گوناگون و نگاه سلیقهای و برخی خلاقیتهای فردی همراه باشد.
از زمانی که تشیع به عنوان مذهب رسمی در ایران اجازهی عرض اندام پیدا کرد و شیعیان جولانگاه ایدهآلی برای بروز احساسات پاک خود نسبت به اهلبیت به دست آوردند شاهد اوجگیری رفتارهای نمادینی هستیم که پیش از آن معمولاً در محافل و نشستهای غیررسمی بروز و نمود پیدا میکرد یا از گستردگی زیادی برخوردار نبود. لذا کمکم این تصور به وجود آمد که نمایش بی حد و حصر احساسات در قالب رفتارهای متفاوت تحت عنوان عزاداری به منزلهی پایبندی بیشتر به مذهب است. چنین تصوری عزاداریها را از لحاظ شکلی دچار دگرگونی کرد و به گونهای خودآزاری غیرقابل توجیه سوق داد که بعدها قمهزنی، تیغزنی و خودزنی به عنوان اشکال گوناگون عرض ارادت به شهدای کربلا از دل آن بیرون آمد، بدون آن که بازخورد و دستاوردی همسو با اهداف متعالی نهفته در عزاداریها داشته باشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن نظامی که به دنبال تحقق اسلام بایگانی شده در پشت سد انتظار بود، برخی از نظریهپردازان نظیر استاد مطهری تلاش کردند که شکل و محتوای عزاداریها را به حالت آرمانی اولیهاش بازگردانند و حرکت وهنآمیز نهفته در برخی آیینهای عزاداری را که با روح تشیع سازگاری نداشت، اصلاح نمایند. در همین راستا شاهد چربش گفتمانسازیها نسبت به برخی حرکات بیمحتوا بودیم و حتی فیلمهای ارزشمندی نیز ظرف سه دهه گذشته تهیه شد تا مردم در ایام محرم با تماشای آنها در جریان عصاره نهضت حسینی قرار گیرند و به موازات این تلاشها هنرمندان نیز به خلق آثاری پرداختند که به تشریح زوایای نهضت حسینی کمک میکرد. تلاش برای غنای محتوای مرثیهها و همچنین غلبهی جنبهی روشنگرانه عزاداریها بر جنبهی تأثرانگیز آن نیز در برنامهی کار متولیان فرهنگی قرار گرفت. بازتاب دادن اشکال موجه عزاداریها در صدا و سیما (در حد مقدور) و دعوت از افراد فهیم و دانشمند برای تبیین و تشریح نهضت حسینی نیز در همین راستا دنبال گردیده اما با همهی این اقدامات هنوز هم در عزاداریها شاهد رفتارهایی هستیم که هیچگونه سنخیتی با روح تشیع ندارد و بزرگترین میراث تاریخی شیعیان در برخی از مکانها دستخوش نگاههای ابزاری و مادی شده است. شایان ذکر است که در گذشته هر کس هر کاری که در ایام محرم انجام میداد و هر نقشی که بر عهده میگرفت صرفاً در راستای ادای دین به نهضت حسینی و بجا آوردن نذر و شرکت در یک آیین عمومی خودجوش بود و اساسا مداحی شغل نبود، عشق بود لذا همان کسانی که در طول سال به کشاورزی و دامپروری و کسب و کار و صنعت اشتغال داشتند در ایام محرم و خصوصاً دهه اول خود را وقف عزاداری میکردند. پس از اتمام ایام محرم هم به سر کارهای خود برمیگشتند و به کار و تولید و ارائهی خدمت میپرداختند. البته هیچ کس انتظار ندارد که چنین کاستیهایی در کوتاه مدت اصلاح گردد و همه چیز در مدار خود قرار گیرد لذا هر چند به نظر میرسد تا رسیدن به وضعیتی آرمانی در عزاداریها نیازمند بازتعریفهای هر سالهای در شکل و محتوا هستیم اما رسم امانتداری این است که ما مراقب آنچه از امام جعفر صادق (ع) به عنوان چارچوب پاسداشت سیدالشهدا تحویل گرفتهایم باشیم و همواره از خود بپرسیم که ائمه چه شکلی عزاداری میکردند، ما نیز آنگونه باشیم.!
- پنج شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴
- سرمقاله