یادداشت
محمد عسلی
برای آنان که صنایع دفاعی را قدرت بخشیدند
شروع جنگ تحمیلی در شرایطی ما را غافلگیر کرد که نه ارتش منسجم و منظمی داشتیم و نه سپاه و بسیج توش و توانی برای دفاع داشتند؛ نیروی هوایی بعد از کودتای عقیم نوژه تعدادی از خلبانان خود را از دست داده بود و در سیستم کامپیوتری قطعات هواپیمای جنگی و ابزارآلات مورد نیاز به نحوی دستکاری شده بود که برای پیدا کردن کد یک قطعه سال‌ها وقت لازم بود. تانک‌های نیروی زمینی در آبادان و خرمشهر و به هنگام استفاده کار نمی‌کردند و کلاهک موشک‌های برد کوتاه و متوسط خریداری شده از آمریکا تحویل نشده بود. صدام رئیس جمهور نادان عراق با استفاده از اطلاعات نظامی ایران که توسط سازمان جاسوسی سیا و موساد به دست آورده بود و با یک ایران انقلابی در حال شکل‌گیری مواجه بود به قصد فتح خرمشهر و اهواز و آبادان که به خیال خام خویش صبحانه را در آنجا می‌خورد و شام را در تهران به ایران اسلامی حمله کرد. اختلافات گروهک‌های سیاسی که به دنبال کسب قدرت و پست‌های ریاست جمهوری و نخست وزیری بودند از یک سو و از دیگر سوی توطئه‌ها و تهدیدات خارجی که به دنبال حفظ منافع در ایران بودند کار دفاع را چنان سخت کرده بود که تانک‌های عراقی توانستند از مرزهای ایران بگذرند. آبادان را در حصر در آورند و محاصره کنند. نیمی از خرمشهر را تصرف کنند و پشت پادگان حمید اردو بزنند و بخش‌های مهمی از مرزها و شهرها و روستاهای اطراف را تسخیر کنند و خسارات مالی و حیثیتی فراوانی به کشور وارد نمایند. در چنین شرایطی بنی‌صدر می‌گفت زمین می‌دهیم و زمان می‌خریم…
در طول این مدت که صدام با حمایت مالی و تسلیحاتی کشورهای عربی از جمله عربستان، کویت، امارات، آمریکا، فرانسه و… تغذیه و تشویق می‌شد و موشک‌های دوربرد را به سمت شهرهای ما پرتاب می‌کرد، حتی یک موشک که بتواند از خرمشهر به سوی بغداد شلیک شود نداشتیم و فقط هواپیماهای ما با راکت‌ها به نظامیان بعثی حمله‌ور می‌شدند.
اولین موشک کرم ابریشم خریداری شده از چین وقتی به بانک رافدین بغداد برخورد کرد که مردم در کوچه و بازار و خیابان شعار می‌دادند: «موشک جواب موشک».
جنگ تحمیلی ۸ ساله به ما خیلی درس‌های نظامی و سیاسی آموخت. به ما آموخت که در صنایع نظامی باید خودکفا باشیم. به ما آموخت که چشم ما به سمت شرق و غرب نباشد. به ما آموخت که به استعداد، توانایی و هوش فرزندان سرزمین‌مان اعتماد کنیم. به ما آموخت که استقلال و خودکفایی و آزادی درون و بیرون بهای گزافی دارد و باید برای به دست آوردن آن مردم را هوشیار و با اعتماد به نفس بار آورد.
و اما بعد.
امروز صنایع دفاعی ایران به حدی پیشرفته است که هیچیک از کشورهای خاورمیانه یارای رقابت و مقابله با آن را ندارند. این سخن از زبان دشمنان آمریکایی و اروپایی ما بارها شنیده شده و به همین دلیل است که آنها در ایران دنبال بمب اتم می‌گردند. چون می‌دانند ایران توانایی ساخت آن را دارد و اگر چنین نبود بوش رئیس جمهور سابق آمریکا در حمله نظامی به ایران تردید نمی‌کرد. اگر امروز صنایع دفاعی ایران توانسته موشک‌های دوربرد را بسازد و آنها را به معرض آزمایش بگذارد ناشی از تجربه تلخ جنگ تحمیلی است که زمانه به ما تفهیم کرد باید خودکفا باشیم.
این خودکفایی نظامی هر چند در بعضی صنایع هوایی پیشرفته صد درصد نیست، اما همین که جرأت حمله را از دشمنان قدر قدرتی چون آمریکا سلب کرده جای شکر و سپاس دارد.
شکر و سپاس از دانشمندان جوان ایرانی و مدیران باغیرتی که با ایثار و مجاهدت این راه پرفراز و نشیب را طی کردند، افرادی مانند سردار مقدم، شهیدان هسته‌ای شهریاری و علی محمدی و دیگرانی که چه بسا گمنام مانده‌اند، اما ستاره‌های درخشان شب‌های تیره‌اند. آنان که ساحل افتاده دریا نشدند و غوغازده مفتون تماشا نشدند. آنان که حادثه‌سازان شب تاریکند، در روز به چشم خلق پیدا نشدند.
و در پایان، یادمان باشد حمله‌های سایبری، حملات رسانه‌ای، فشارهای سیاسی و اقتصادی و دامن زدن به تحریم‌ها و تهدیدها، همه نشانه‌هایی از موفقیت‌های ماست که دشمنان را به هراس انداخته و این هراس بی‌جهت نیست.
اگر روزی که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد چنین سخنی منطقی است، امام راحل گفت: «جنگ نعمت است» نعمت جنگ را امروز شاهدیم. توانایی ما در دفاع و تفاوتی که بعد از ۸ سال جنگ تحمیلی را در صنایع نظامی شاهدیم.
به شکرانه این نعمات و توانایی دفاعی نیروهای بسیجی و مردمی و ارتش‌های هوایی، زمینی و دریایی و نیروهای انتظامی که همه برای حفظ و گسترش امنیت و اقتدار در درون و برون مرزهای ایران عزیز جانفشانی می‌کنند، وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنیم که هر چه داریم مرهون باورهای دینی و اعتصام بحبل‌الله است وگرنه اختلافات سیاسی و جناحی و سلایق متفاوت و متناقض در طول این مدت ما را به ناکجاآباد برده بود.
والسلام