به جای سرمقاله
اسماعیل عسلی- سردبیر
تقدیم به شهدای نوجوان بسیجی
به مناسبت هفته دفاع مقدس
در کوچه باغ نگاهی که عطر گل‌های داوودی را با زمزمه‌ی شاخ و برگ‌های تن به نسیم سپرده درهم آمیخته، با آهنگ دلمویه‌ای استخوان‌سوز، رد پای خاک‌نواز نوجوانی قد برافراشته را دنبال می‌کنم که تن‌پوش حنایی‌اش هنوز بوی آغوش مادر می‌داد. مردی کوچک با همتی بزرگ را می‌نگرم که گام‌های استوارش، بی‌تاب راهی بی‌انتها بود. رود خروشانی با آرزوهای دریایی که هر گاه برای بستن بند پوتین‌اش به رکوعی دامنه‌دار می‌رفت فرشتگان به صداقتش اقتدا می‌کردند. نوجوانی که در خلسه‌ی اشتیاق ایستادگی در برابر دشمنی سفاک که فضای میهن را به تنفس آزمندانه‌ی خویش آلوده بود، سنگینی جنگ‌افزارهای حمایل کرده را احساس نمی‌کرد. چفیه‌اش مانند گردن‌آویزی که شناسنامه‌ی هویت او بود، هیبت پرچمی در اهتزاز را داشت، پرچمی که بی‌تاب قله‌ها بود. نهال تازه به ثمر نشسته‌ای که آخرین نگاه غرورانگیزش را هنگام بدرقه به پدر هدیه می‌داد، مردانگی‌اش را به رخ سنگفرش‌های کوچه می‌کشید، در حالی که مادرش دلشوره‌ی لبخند شیرین او را داشت مباد که روزی سیمای مهرآمیز او را در قابی گل‌آذین به تماشا بنشیند. (ادامه…)