سرمقاله
محمد عسلی
مهربان باشیم
آب و آفتاب، زمین و آسمان و درخت و گیاه همه با ما مهربانند و شادی و نشاط را ارزانی ما می‌کنند اگر آب نباشد و آفتاب سر از افق بیرون نکند و زمین زیر پایمان بلرزد و آسمان ما را به هراس اندازد و درخت خشک شود و گیاه نروید. در برهوت، کدام احساس بودن زندگی را به کاممان شیرین می‌کند؟
مهربان باشیم با لبخندی که هزینه ندارد. با نگاهی که لطف از آن ببارد با عشقی که شادی بیافریند و با همدلی که غم از دل غمینی بزداید مهربان باشیم در سر کوچه دیدار به سلامی و نگاهی و عنایتی …
نگاه مادی‌گرایانه را در منظر خاطرات جا ندهیم و به سرعت گذر از چهارراه‌های چه کنم را به توقفی کوتاه کاهش دهیم شاید چاره‌ای، شاید راه بهتری، شاید همدلی پیدا شود و غم و حرص را از دلمان بزداید.
و اما بعد:
مهر از راه می‌رسد با کتابی، مدادی، قلمی رنگارنگ مثل رنگ رنگین‌کمان. سبز، سفید، آبی، قرمز، زرد و نیلی که چون با هم ترکیب شوند یکدست سفید می‌شوند.
مهر نور است هدیه‌ای از باطن خدا در طلوع شرقی دل وقتی امیدی را به اجابت می‌رسانیم. در یأس بودن را پاسخ منفی می‌دهیم. احساس غمینی را به شادمانی تبدیل می‌کنیم و دست نوازشی بر سر یتیمی می‌کشیم.
آری مهر نور است و تاریکی‌ها را می‌زداید به نور، مثل خورشید روز و ماه و شب که همه هدیه خدایند برای تکمیل ظرفیت‌های کائناتی که انسان اشرف آن است. (ادامه…)