سرمقاله
اسماعیل عسلی- سردبیر
داستان از گهواره شروع می‌شود
بی‌رودربایستی حرف زدن و بدون ترس و ملاحظه ابراز نظر کردن حلقه‌ی مفقوده‌ای در مناسبات اجتماعی و سیاسی ماست. مثل اینکه می‌ترسیم بگوییم به چه چیزهایی باور داریم، می‌ترسیم بگوییم که پس از هر ماجرایی به چه نتیجه‌ای رسیده‌ایم. این مشکل از خودمان شروع می‌شود و سال‌ها آن را در خانه تمرین و نهادینه می‌کنیم و به عنوان یک سوغاتی حتی به خارج از کشور هم می‌بریم. ما حتی وقتی به خواستگاری می‌رویم صحبت را با یک دروغ آشکار آغاز می کنیم که صد البته پاسخی که می‌شنویم هم دروغ است. برای نمونه می‌گوییم پسر ما می خواهد غلام شما بشود و در پاسخ می‌شنویم که دختر ما کنیز شماست و آرزو می‌کنیم که با لباس سفید یعنی عروسی بیایند و با لباس سفید یعنی کفنی بروند و طلاق و جدایی در کار نباشد. یک وقت تصور نفرمایید که دروغ‌هایی از این دست تنها در مراسم خواستگاری رد و بدل می‌شود. خیر بلکه در مراسم اعلام نامزدی برای ورود به مجلس یا شورای شهر هم تمامی مدعیان خدمتگزاری خود را غلام حلقه به گوش مردم معرفی می‌کنند و آنچنان قربان صدقه‌ی مردم می‌روند که آدم‌های خوش‌باور می‌گویند اینها تا حالا کجا بودند که مملکت را نجات بدهند. (ادامه…)