سرمقاله
اسماعیل عسلی
جاده دو طرفه
کسانی که گذارشان به ادارات دولتی، بیمارستان ها، بانک ها و مراکز خدماتی افتاده باشد می دانند که برخلاف روندی که در گذشته معمول بود این روزها انجام هیچ کاری بدون هزینه امکان پذیر نیست. حتی برای استعلام موجودی حساب بانکی نیز باید پول پرداخت چه رسد به وصول چک و ویزیت بیمار در بیمارستان ها، جالب اینجاست که در مواردی حتی همراه مریض را به دنبال خرید گان و روسری یک بار مصرف هم که برای ورود به اتاق عمل لازم است می فرستند چه رسد به این که بخواهی در جایی تشکیل پرونده بدهی برای دادخواهی و امور حقوقی یا فرزندت را در مدرسه ثبت نام کنی و حتی خودرو خود را برای چند لحظه در گوشه ی خیابان پارک کنی…. بر این اساس مراجعه به ادارات دولتی که تا چند ده سال پیش از این تقریباً مگر در مواردی خاص هزینه ای در بر نداشت هم اکنون هزینه بر است. نکته مهم این است که پرداخت چنین هزینه هایی محدود به کلانشهرها نیست بلکه ارائه هر گونه خدمات دولتی حتی در روستاها نیز تابع قانون کشوری است و این گونه نیست که مثلاً برای تشویق مردم به خروج از کلانشهرها و مهاجرت به روستاها از این نظر تفاوتی قائل باشند. نتیجه این که ادارات دولتی اکنون اغلب درآمدزا هستند. این که این درآمدها به چه حسابی واریز می شوند و چگونه دوباره به عنوان بخشی از بودجه به مصرف می رسند موضوع بحث ما نیست چرا که شفافیت هنوز به آن میزان نرسیده که بتوان در این خصوص ابراز نظر کرد یا بر اساس گمانه زنی ها به داوری پرداخت بلکه موضوع این است که با وجود تمامی این درآمدها اغلب کارکنان و کارگران و مستخدمین دولتی از پایین بودن حقوق و ناکافی بودن تسهیلات ابراز نارضایتی می کنند. (ادامه…)