سرمقاله
محمد عسلی
هیاهو برای هیچ
در دو روز گذشته شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن شاهد برگزاری مراسم سالگرد حملات اتمی آمریکا به شهروندان این دو شهر بود که در این حمله اتمی جنایتکارانه بیش از ۲۹۰ هزار نفر در دم کشته شدند و صدها هزار نفر هم مجروح، مصدوم و یا دچار نقص عضو شدند.
هنوز هیچیک از رؤسای جمهور آمریکا به طور رسمی این حملات را محکوم نکردهاند و در سالگرد این جنایت فجیع در آمریکا تظاهراتی از طرف مردم ترتیب داده نشده است.
دیروز اوباما از نامه بیش از بیست و دو نفر دانشمندان اتمی این کشور خبر داده که توافقنامه هستهای را با ایران تأیید کردهاند و آن را گام مهمی در جهت عدم گسترش سلاح هستهای قلمداد کردهاند.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ناظرین و تجسسگران سازمان ملل و حتی سازمان CIA و دیگر سازمانهای جاسوسی کشورهای ۱+۵ به طور رسمی و غیررسمی اعلام کردهاند که هیچ نشانهای از ساخت بمب اتمی در ایران پیدا نکردهاند هر چند مقام معظم رهبری بارها اعلام کردهاند که از دیدگاه دینی و انسانی ساخت بمب اتمی در دستور کار ما نبوده و نیست و آن را مشروع نمیدانیم و آمریکا و دیگر کشورهای ۱+۵ میباید دلیلی برای ۱۲ سال تحریمهای ظالمانه داشته باشند وگرنه بر اساس عرف بینالملل ملزم به پرداخت خسارت به ایران میباشند.
پس در واقع هیاهوی دولتمردان و نمایندگان آمریکا برای هیچ است، هیچ به این معنی که ایران متهم به جرمی است که مرتکب نشده، بلکه از حقوق قانونی خود که همانا استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است خواسته استفاده کند آن هم در شرایطی که هیچ یک از کشورهای دارنده انرژی هستهای حاضر نشدند حتی برای مصارف پزشکی که جان انسانها بدان وابسته است گرمی اورانیوم غنی شده در اختیار ایران قرار دهند تا جایی که کشور فرانسه هم به تعهدات خود عمل نکرد و علیرغم قرارداد قبلی اورانیوم غنی شده مورد نیاز پزشکی را به ایران نداد.
و این همان حکایت گرگ و میش را یادآور میشود که گرگ ایرادهای بنیاسراییلی را به میش میگیرد و میش یکییکی آن را رد میکند. اما گرگ دستبردار نیست و نهایتاً میش رو به گرگ کرده میگوید: «اگر میخواهی مرا بخوری بیا بخور و بهانه در نیاور…» قضیه همان خوردن است و دیگر مسایل بهانه است.
و اما بعد.
هماکنون در کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین، هند و پاکستان و اسراییل و شاید بعضی دیگر کشورهایی که فعالیت هستهای آنها علنی نشده هزاران کلاهک اتمی آماده نصب و شلیک هستند و جهان در سوگ بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دل میسوزاند غافل از آنکه سازندگان بمبهای کشتارجمعی در اندیشه ساخت سلاحهای مخوفترند و هر آنچه ظاهر امر است اشک تمساح برای صلح جهانی است.
آنچه آمریکا را از ایران ترسانده ساخت بمب اتم نیست چون به فرض که ایران بتواند چند بمب اتم بسازد و بخواهد به چنین کاری دست بزند که نمیخواهد، یکی در برابر هزاران است که به لحاظ نظامی به هزینهکرد و مخاطرات آن نمیارزد. واقع قضیه این است که آمریکا از تأثیرات انقلاب اسلامی ایران در بین مردم مسلمان جهان هراس دارد.
تمامی شواهد و قرائن این ۳۶ سال عملکرد رسانهای و غوغاسالاری دولتمردان آمریکا و اروپا حاکی از این است که خواستهاند انقلاب ایران را تخریب کنند، شخصیتها را ترور کنند، بر اتحاد مردم خدشه وارد کنند و مردمان جهان را از اسلام انقلابی بترسانند برای تحقق چنین اهدافی، طالبان و داعش را به نام اسلام نطفهبندی کردند و آنها هم باورشان شد که چون ایران توانست به یک انقلاب دینی دست بزند، آنها هم میتوانند؛ به راستی پول، اسلحه، حمایتهای پشت پرده سیاسی و آمادهسازی نیروها برای جنگ، کشتار و جنایت در کشورهای اسلامی از کجا و توسط چه کسانی تأمین شده است؟ نخست سلمان رشدی برای تخریب شخصیت پیامبر اسلام (ص) اجیر شد. پس از آن مسأله چاپ کاریکاتورهای موهن پیامبر (ص) را در روزنامهها رقم زدند و با این کار جوامع اسلامی را تحریک کردند. آیا داعش و طالبان و تروریستهای مشابه از بمب اتم خطرناکتر نیستند.
طالبان و داعش هر لحظه و ساعت کشتار میکنند و هیچ رحمی به زن و کودک و پیر و جوان و سالم و مریض نمیکنند. همه در آتش جهل و تعصب میسوزند تا نام اسلام در جهان همراه با دهشت و وحشت و ناامنی باشد.
ای کاش مدعیان حقوق بشر مروری بر کارنامه آمریکا در کشتار دستهجمعی و ترورها و بگیر و ببندها داشته باشند که دارند و متأسفانه تبهکارانه حقیقت را انکار میکنند.
وقتی ساخت بمب اتم در فناوریهای هستهای ایران موضوعیت نداشته باشد پس این هیاهو برای هیچ است و بهانهای است برای مشروعیت دادن به تحریمهای ظالمانه اقتصادی و تهدیدهای نظامی سرکوبگرانه.
ما باید هوشیار باشیم و بدانیم که زیادهخواهان پیوسته به دنبال بهانهجوییهایی هستند شرآفرین که خیر خودشان در آن باشد، هر چند این اعمال به شکل کاملاً ناجوانمردانهای صورت گیرد. جهان گرسنه امروز دندانهای خود را با ابزارهای پیشرفته تیز میکند و برای فریب افکار عمومی بر امواج سوار میشود. سرعت امواج به گونهای تأثیرگذارند که بر افکار عمومی مدیریت میکنند و نرم نرمک آدمها را از اراده و باور تهی میکنند. آنچه میتواند در مقابل امواج مخرب تبلیغات استکباری مصونیت بخش یک ملت باشد، باور عمیق به تواناییهاست نه بمب اتم.
والسلام
- دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴
- سرمقاله