• print
یادداشت سردبیر “اسماعیل عسلی” ۳۰ آذر ۹۵

یادداشت سردبیر
اسماعیل عسلی
یلدایی باشید
نور و خورشید در جشن ها و مناسبت ها و روزها و شب های خاطره انگیز ایرانی نقش برجسته ای دارند‏.‏ سال ایرانی ها سال خورشیدی است و دقتی که ایرانیان در محاسبه ی سالها و روزها به کار می بردند زبانزد جهانیان بود و تقویم جلالی حکیم عمر خیام یکی از نمونه های بارز آن است که با نبود امکانات امروزی در آن زمان تحسین برانگیز است‏.‏ اشتغال اکثریت ایرانیان به کشاورزی و دامپروری و وابستگی بسیاری از صنایع شهری و روستایی به این دو پیشه‏،‏ نگاه ایرانیان را به خاک و باد و آب و آتش متمرکز ساخته و هر گونه تغییر محسوسی که به تبعیت از گردش زمین رخ می داد‏،‏ نقطه عطفی محسوب می شد که آن را گرامی می داشتند. شب یلدا طولانی ترین شب سال است که از آن پس روند دامنه دار شدن شب پایان می پذیرد و تاریکی رو به افول می گذارد و زمانی که شب و روز به حالت اعتدال می رسند‏،‏ ایرانیان باشکوه ترین جشن خود یعنی نوروز را برگزار می کنند که خوشبختانه در سال جاری ثبت جهانی آن اعلام شد‏.‏
نکته ی حائز اهمیت این است که ایرانیان در طول تاریخ همواره برای به خاطر سپردن و گرامی داشتن چنین بزنگاه هایی آن را با آیین ها و رفتارهایی درآمیخته اند که پاسخگوی تمامی ذائقه ها و باورهاست و هر کسی در هر سن و سالی که باشد سهمی از این مناسبت ها دارد‏.‏ به عنوان نمونه در گذشته به همان اندازه که بچه ها برای خوردن آجیل و شیرینی و گوش سپردن به قصه ها و داستان های دلنشین در شب یلدا لحظه شماری می کردند‏،‏ ریش سفید ها و بزرگترها نیز برای میزبانی از اعضای کوچکتر خانواده آماده می شدند‏.‏ در جشن نوروز هم همه سهم دارند‏.‏ بچه ها عیدی می گیرند‏،‏ بزرگترها تکریم می شوند و عیدی می دهند و بازی ها و آیین هایی برگزار می شود که تمامی اقشار اجتماعی خصوصاً هنرمندان در آن دیده شده اند‏.‏ به جرأت می توان گفت تمهید چنین ساز و کاری از سوی ایرانیان برای مانایی بزنگاه های سالیانه بعدها الگویی شد که سایر ملت ها نیز از آن بهره بردند و جشن کریسمس نمونه ای است الگوبرداری شده از چارچوبی که ایرانیان مبدع آن بوده اند‏.‏
نحوه ی بهره برداری ایرانیان از بزنگاه های سالیانه برای ترویج و گسترش ارزش های اخلاقی و تاکید بر حراست از مناسبات خانوادگی و اجتماعی بسیار جالب است‏.‏ احترام به بزرگترها و رعایت ادب در اندیشه و گفتار و رفتار را می توان در آیین های تعیین شده برای چنین بزنگاه هایی مشاهده کرد‏.‏ در شب یلدا محل زندگی ریش سفیدها و صاحبان دانش و تجربه‏،‏ کانون دیدارهاست و دستورالعمل های اخلاقی در قالب داستان و شعر و هنر منتقل می شود‏.‏ بخشی از این شب طولانی به شادی سپری می شود‏،‏ بخشی به نیایش‏،‏ بخشی به تغذیه‏،‏ بخشی به یادگیری و بخشی به تمرین احترام متقابل که با تمامی باورها و اعتقادات درونی ساکنان ایران پهناور تابع هر دین و مذهب و از هر صنف و طبقه ی اجتماعی که باشند همخوانی دارد به طوری که در طول هزاران سال که این سرزمین شاهد جنگ ها‏،‏ تغییر حکومت ها و آمد و شد باورهای گوناگون بوده‏،‏ تأثیری تعیین کننده روی برگزاری آیین هایی نظیر جشن نوروز و آیین شب یلدا نداشته است‏.‏ هر چند درآمیختگی و امتزاج این مناسبت ها با باورها امری اجتناب ناپذیر است که به مانایی آن می انجامد.
نمونه های آن خواندن دعاهای توصیه شده ی دینی در شب یلدا‏،‏ صلوات فرستادن همزمان با دیدن روشنایی‏،‏ خودداری از ارتکاب گناه در آستانه ی طلوع و یا غروب خورشید‏،‏ خوش خلقی سر چراغ (آغاز شب)‏،‏ ندادن نسیه سر چراغ‏،‏ خودداری از کشتن مرغ و گوسفند سر چراغ‏،‏ سوگند نخوردن سرچراغ (ترجیحاً سوگند دروغ) و‏.‏.. خیلی چیزهای دیگر که نشان می دهد ایرانیان با همین شیوه ها از زبان و فرهنگ و آیین های کهن و ریشه دارخود پاسبانی کرده اند‏.‏ در گذشته ایرانی ها روی قالی هایی که می بافتند نقش های طبیعی می زدند‏،‏ با آمدن اسلام و ممنوعیت نقش موجودات زنده اعم از انسانی و حیوانی و حتی گیاهی بر در و دیوارها و فرش ها و ظروف‏،‏ ایرانی ها به نقش های اسلیمی روی خوش نشان دادند‏.‏ اسلیمی یعنی اسلامی شده که همان گل بته هایی است که هنوز هم می توان روی قالی ها دید‏.‏ در واقع ایرانی ها از نقش زدن دست برنداشتند و به فرهنگ خود پشت نکردند اما آن را تعدیل و تلطیف کردند که مغایرتی با حکم شرع اسلام نداشته باشد‏.‏ همین رفتار را در طول تاریخ با اندیشه های فلسفی هم کردند که نمونه ی آن فلسفه اشراقی است‏.‏ خلاصه این که ایرانی ها تا آنجا که می توانستند داشته های ارجمند خود را حفظ کردند و از نظر فرهنگی همواره غالب بوده اند نه مغلوب‏.‏ به طوری که عرب ها و مغول ها را پس از مدتی مطیع خود ساختند و آنها را وادار کردند که به فرهنگ ایرانی احترام بگذارند. ایران در ردیف اولین کشورهایی بود که اسلام را پذیرفت اما زبان خود را حفظ کرد ولی مصری ها و بخش هایی از روم (سوریه کنونی) اکنون به عربی سخن می گویند. ما اگر چه زبان خود را حفظ کردیم ولی دستور زبان عربی را هم ایرانی ها تدوین کردند. شما اگر نگاهی از سر تأمل به برخی سخت گیری ها پیرامون ورزش و موسیقی و برخی هنرها پس از انقلاب داشته باشید و روند بازگشت ها و تجدید نظرها و رواج بیش از پیش آنها را نیز مد نظر بگیرید متوجه می شوید که مردم سنگر به سنگر فاتح بوده اند و زنان نیز که حتی پیش از انقلاب در برخی رشته ها زمینه ای برای فعالیت نداشتند اکنون در میادین جهانی حاضر می شوند‏.‏ تردیدی نیست که پیشروی تنها با مبارزه ی فرهنگی امکان پذیر است و چون تن دادن به خواسته ی مردم گونه ای تبادل امتیاز محسوب می شود که به گسترش همکاری بین مردم و حکومت ها می انجامد به اقتضای زمانه امری محتوم است و این عقب نشینی ها در شرایطی که پاسخگویی به مطالبات اصلی مردم با مشکلاتی روبرو شده باشد با سرعت بیشتری صورت می گیرد‏.‏ در پایان جا دارد رونمایی از حقوق شهروندی که از وعده های انتخاباتی رئیس جمهور بود را در آستانه ی شب یلدا به فال نیک بگیریم و اجرای تمام و کمال آن را آرزومند باشیم‏.‏

Comments are closed.