• print
سرمقاله “محمد عسلی” ۳۱ فروردین ۱۳۹۶

سرمقاله
محمد عسلی
آقای رئیس جمهور به داد بازار وکیل برسید
جناب رئیس جمهور!
با سلام و خیرمقدم و بدون مقدمه، نظرتان را به این نوشتار جلب می¬کنم.
از خطّه¬ی چند هزار ساله فارس آنچه مانده است، سرزمینی است به وسعت کنونی ۱۲۲۶۰۸ کیلومتر مربع و آثاری گرانقدر که توریست¬پذیر است و می¬تواند برای ملت امروز و فردای ما منبع درآمد گردشگری باشد و یا همچون بازار و مساجد و مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
اما افسوس که بر سر هر بنای تاریخی خانی نشسته و حاصل آن خوانی و نانی که صرف نگهداری آنها نمی¬شود. حال و روز صاحبان آثار و بناها نیز در این بیت متجلی است:
از هنر حال خرابم نشد اصلاح¬پذیر
همچو ویرانه که از گنج خود آباد نشد
این هنرهایی که به بهای عمر و وقت هنرمندانی بنام و هزینه¬هایی گزاف در دوران¬های فقر و فاقه به جای مانده¬اند و اینک یکی پس از دیگری فرو می¬ریزند و سقف¬های آنان ناامن می¬شوند مظلومیت هنر و هنرمند را با زبان نقش و رنگ و معماری کهن فریاد می¬زنند اما گوش شنوایی نیست.
نمونه¬ای از آن بازار وکیل شیراز است. بازاری که در زمان حکومت رضاشاه بیرحمانه به دو نیم تقسیم شد تا خیابانی از وسط آن عبور کند. در صورتی که می¬شد برای گذر اتومبیل¬ها از زیرگذر استفاده کرد، یا فهمشان نرسید و یا قدر و بهای اصالت آن را نشناختند.
هم¬اینک نیز مدتی است بازاریان فریاد می¬زنند به داد بازار وکیل برسید که سقف آن شکاف دارد و جاهایی از بدنه و دیوارهای آن ترک برداشته است.
می¬گویند بارها شهرداری برای بازسازی آن اراده کرده اما میراث فرهنگی به هر بهانه¬ای که فرع را بر اصل ترجیح داده اجازه بازسازی نمی¬دهد!
سؤال:
آیا وظیفه میراث فرهنگی حفظ بناها و میراث¬های فرهنگی نیست؟
اگر هست یا خود باید دست بالا بزند و کاری انجام دهد و یا نظارت کند تا دیگر نهادها که توان مالی دارند آنها را ترمیم و بازسازی نمایند.
همه می¬دانیم که به هر بارانی و باد و آفتابی فرسایش و فرسودگی این بناها را تهدید می-کند اگر سالم مانده باشند که متأسفانه برای پیشگیری طرح و برنامه¬¬ای نداریم چه رسد به عمل اصلاح و بازسازی.
وای از آن روز که این بناها با شکاف¬های عمیق مواجه شوند و آب به دیوارها و شالوده¬های آنها رخنه کند و یا از سقف آنها آب باران به پایین روانه گردد.
آیا ما با این همه امکانات مهندسی و فنی و مصالح متنوع و مدرن توانسته-ایم بازاری و یا مسجد و بنایی بسازیم که قرن¬ها بماند و از آسیب دهر در امان باشد؟
امروز عمر ساختمان¬های ما را حداکثر ۳۰ سال تخمین زده¬اند اگر با اصول مهندسی ساخته شده باشند.
بجاست از کشورهای اروپایی یاد بگیریم که چگونه ساختمان¬های قدیمی را که در اثر بمباران به کلی آسیب دیده و تخریب شده¬اند همانند روز اول ترمیم کرده و بازسازی کرده¬اند و روزانه مبالغ هنگفتی از بازدیدکنندگان داخلی و خارجی پول دریافت می¬کنند.
موزه¬های آنان پر است از آثار باستانی ما که گردشگران برای دیدن آنها در صف¬های طویل می¬ایستند.
اغراق نیست اگر بگوییم بسیاری از مردم دنیا لندن و پاریس را به خاطر موزه¬های بی¬نظیرشان «بریتیش میوزیم و لوور» می¬شناسند و گردشگاه¬ها و ساختمان¬های به جا مانده از چند قرن ناقابل که هر آنچه دارند و به نمایش گذاشته¬اند از آنِ دیگران است و ما چه ساده و راحت و بی¬توجه آثار چند هزار ساله¬مان را به دست باد و باران رها کرده¬ایم و فقط منتظریم چند توریست بلیطی دریافت کنند و از آنچه باقی مانده بازدید نمایند و بگویند افسوس که این همه آثار بی¬نظیر به دست ما افتاده که قدر و بهای آنها را نمی-دانیم.
متأسفانه تاریخ گویای جهل بعضی شاهان ما مانند ناصرالدین شاه است که وقتی قرار شد فرانسوی¬ها تخت جمشید را خاکبرداری کنند توافق کرد که هر چه آثار طلایی است از آن وی باشد و هر آنچه طلا نیست از آن فرانسوی¬ها و او نمی¬دانست که گاه یک لوح گلی به جای مانده از آن دوران چه بسا ارزش صدها برابر وزنش با طلا دارد.
و اما بعد:
بازاریان شیراز یک حرف حسابی دارند که قطعاً باید به آن توجه شود: «به داد بازار وکیل برسید»
بازاری که رو به ویرانی نهاده و عنقریب سقف آن بر سر خریدار و فروشنده و بازدیدکننده فرود می¬آید و فاجعه¬ای به بار می¬آورد که بیش از پیش ما را در برابر افکار عمومی جهانیان و ملت ایران شرمنده می¬کند.
بافت قدیم هم که خراب کرده¬ایم و آن را به بیغوله¬ای برای معتادان و ولگردان تبدیل نموده¬ایم و در میانه آن کاخی ساخته¬ایم و بر سردر آن نوشته¬ایم شورای اسلامی شهر شیراز که هر روز اعضای محترم آن از میانه خرابی¬ها عبور می¬کنند و راه همواری برای عابران احداث نکرده و دیوارهای آویزان همسایگی محل کارشان را هم ترمیم نتوانند کرد.
راستی این همه نهاد انقلابی و متولیان میراث فرهنگی که فقط چوب لای چرخ مجریان می¬گذارند و با اما و اگرها بهانه¬تراشی می¬کنند فلسفه وجودی-شان و وظایف و رسالتشان چیست؟ کافی است کارنامه¬ای ارائه کنند از آنچه کرده¬اند تا ما نیز سیاهه¬ای ارائه کنیم از آنچه نکرده¬اند.
والسلام

Comments are closed.