سرمقاله
محمد عسلی
تبلیغ و اطلاعرسانی، چگونه و چرا؟
وقتی خداوند در قرآن مجید خطاب به پیامبر(ص) میفرماید:
«انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیرا و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیرا»
[به راستی که تو را فرستادیم تا گواه باشی و مژده دهنده و برحذر دارنده و بخوانی به سوی خدا به اجازه او و چراغی روشن باشی]
در این آیه شریفه خداوند پیامبر اسلام(ص) را به چند مورد مهم توجه میدهد.
یکم شاهد و گواه بودن بدین معنی که در بین مردم باشی و اعمال و رفتار آنها را ببینی و یا بشنوی به گونهای که درک کنی خواستنها و نخواستنهای مردم را.
دوم مردم را مژده دهی به اعمال و رفتار برتر و به آنچه تدبیر میکنی برای زندگی بهتر و اینکه آنها را مژده میدهی به داشتن دینی که در آن خدا یکی است و برتر از او نیست زیرا اصول و باور اولیه اسلام و مسلمان بودن باور به وحدانیت و قدرت لایزال الهی است.
سوم برحذرداری و یا بترسانی از عواقب افکار، اعمال و گفتار بد و نادرست همان که بارها در قرآن کریم به آن تذکر داده شده است که گناه کدام است و صواب کدام و زشتی و پلیدی چیست و پاکی و رستگاری کدام.
چهارم دعوت و فراخوانی تو به سوی خدا به همان روش و هدفی که اجازه داده شدهای میباشد یعنی نمیتوانی به هر روشی برای رسیدن به هدف اقدام کنی و به تعبیر دیگر هدف در اسلام وسیله را توجیه نمیکند.
و پنجم چراغی روشن باشی یعنی تاریکی و ظلمت را از روشنایی نشان دهی. راه را از چاه بنمایی. و با هر آنچه تدبیر میکنی و تعلیم داده شدهای مردم را هدایتگر باشی.
و اما بعد:
هر آنچه در مقدمه طولانی آمد دقیقاً نوع و روش تبلیغات و اطلاعرسانی را در اسلام برای تحقق اهداف مورد نظر به روشنی در آیه شریفه مذکور آورده شده است اگر سازمان تبلیغات اسلامی، شورای فرهنگ عمومی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مساجد و سایر مراکز دینی، فرهنگی و خبررسانی بتوانند به همان آیه شریفه عمل نمایند ما توانستهایم در تبلیغات و اطلاعرسانی و ایجاد بلوغ فکری و نظارت بر اعمال انسانی موفق عمل کنیم در غیر این صورت اطلاعرسانی و یا تبلیغ هر آنچه باید و پرهیز دادن از هر آنچه نباید را نتوانستهایم به انجام برسانیم.
متأسفانه شاهدیم که با این همه هزینههای تبلیغاتی فراتر از تصور هنوزا هنوز برای مدیریت بر افکار عمومی و هر آنچه خداوند در قرآن برای ما و هدایتگران به تصویر کشیده است توفیقات قابل قبولی نداشتهایم. زیرا آنچه مهم است نتیجه کار است.
اینکه توانسته باشیم جوانان را به یک زندگی شرافتمندانه بخوانیم که در چارچوب اسلام قابل قبول باشد.
به عنوان مثال قناعت توأم با تلاش برای کسب معاش.
پرهیز از قانونگریزی، قانونستیزی و دور زدن قانون.
پیشگیری از جرائمی که در آن هم گناه هست و هم جرائم عدیده انسانآزاری
توجه به محتوای فرامین الهی و ارجگزاری به فرمایشات پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع)
پرهیز از حرامخواری و مقابله به دست زدن به کارهای سودآور زشت و ناپسند که یکی را فربه و دیگری را ضعیف میکند.
مقابله با فاصله طبقاتی و افزایش خط فقر
تعاون و همدلی و همراهی با بیچارگان و فقرا
حفظ حریم خانواده و پرهیز از طلاق.
مقابله با اعتیاد و عدم مسئولیتپذیری در جامعه و خانواده.
حفظ وحدت امت اسلامی به منظور مقابله با کفر، نفاق، ستم و ستمگری.
پرهیز از دروغ، ریا، رشوه و غیبت.
این موارد از جمله عمده کارهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی در جهت هدایت مردم است که ما متأسفانه به دلایلی از جمله ناآگاهی از عواقب امور و فاصله گرفتن از اسلام کمتر به آن توجه کردهایم و اگر بیشتر در سخنرانیها، خطابهها و نوشتهها آورده شده است در اعمال ما چندان به وضوح دیده نشده.
مهمترین رکن اطلاعرسانی نمود هر کار خوب در عمل اطلاع رساننده است بدین معنی که عامل بیعمل درخت بیثمر است. هر آنچه بیش از حرف تأثیرگذار و مورد تقلید است، عمل است. حتی کودکان هم بیشتر از اعمال و رفتار والدین تقلید میکنند تا گفتارشان.
امروز اطلاعرسانی با روش تبلیغات شعارگونه پارچهای، کاغذی جواب نمیدهد.
به فرموده خداوند در قرآن عمده تشخیص و تعلیم به هر روش و هدف مطلوبی حضور داشتن در میان مردم است.
اگر علمای دینی و مذهبی ما و روحانیت توانستند انقلابی به این عظمت را با اکثریت قریب به اتفاق مردم به ثمر بنشانند حاصل حضورشان در میان مردم بوده است که این حضور شیوه پیغمبری است.
حضوری در غمها و شادیها، حضوری در کارها و تلاش معاش، حضوری ساده و بیپیرایه و خودجوش و دلسوزانه و بدون رسمی بودن و یا القای وظایف اداری، حضوری مقدسگونه توأم با تزکیه و تهذیب.
این است روش اطلاعرسانی و تبلیغات دینی و مذهبی در اسلام.
و اما بعدتر:
دیروز، امروز و فردا ما مدام مواجه با حملات سایبری در فضاهای مجازی و دیگر رسانههای غربی بوده، هستیم و خواهیم بود.
زیرا در اطلاعرسانی و تبلیغات به شیوه غربیها انصاف و راستی و درستی جای خود را به روشها و اهداف فریبدهنده و حیلهگرانه داده و در مکتب و مرام آنها هدف وسیله را توجیه میکند.
آنها از اشتباهات و ناکارآمدی رسانههای ما استفاده میکنند و ضعفها و غفلتهای ما را به رخمان میکشند.
آنها در ترور شخصیتها تا حدودی موفق عمل کردهاند.
با بزرگنمایی خطاها، گناهان و سوءاستفادههای بعضی مدیران ما توانستهاند در افکار عمومی نفوذ کنند.
آنها از اینکه رسانههای ما به دلایل وضعیتهای خاص جنگی اعم از جنگ نظامی و رسانهای نتوانستهاند شفاف عمل کنند و بعضاً سر در برف کردهاند توانستهاند به شیوههای موذیانه مخاطبینی را برای خود دست و پا کنند و متأسفانه ما درس نگرفتهایم و راه خود را رفتهایم.
بسیاری از مدیران و سخنرانهای ما از اموری سخن گفتهاند که در آن تخصص نداشته و اطلاعاتشان کم بوده است.
غربیها هزینههای کلانی در جنگ رسانهای کردهاند و ما به کمترین اقدام کردهایم و در حوزه رسانهای و تبلیغاتی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دچار عقب ماندگی هستیم.
دستاندرکاران رسانهای و مطبوعاتی ما در بخش خصوصی به جای تفکر خلاق و اندیشههای متعالی در چم و خم تدارکات کاغذ و مواد اولیه چاپ گرفتارند و رسانههای دولتی هم علیرغم حمایتهای مالی نتوانستهاند به خوبی از پی رسالت خود برآیند و هر کدام ساز خود را میزنند و بیشتر سازشان کوک نیست با این وضعیت ما نیاز به یک برنامهریز و تجدیدنظر در نحوه مدیریت و نظارت بر مطبوعات و رسانهها داریم و دولت نباید از این مهم به هر دلیل غفلت نماید.
بین متولیات فرهنگی و رسانهای وحدت رویه وجود ندارد.
کمتر شاهد حضور جدی دانشگاهیان و صاحبنظران و نویسندگان تأثیرگذار در مطبوعات و رسانه ملی هستیم. بعضی محدودیتها و خودسانسوریها ما را از وظیفه و رسالت مطبوعاتی دور کرده است.
در حوزه تبلیغات کالاهای تجاری و صنعتی به شدت و با سرمایهگذاریهای زیادی کار میکنیم. اما دریغ از یک کار تحقیقی و پژوهشی شفاف برای اطلاعرسانی که بتواند همگان را در شرایط فعلی به یک وحدت رویه در امور اقتصادی برساند.
من باب مثال اینکه مردم تحت تأثیر جو ناشی از تبلیغات به شیوه آمریکایی به خرید سکه، طلا و ارز روی میآورند و ثبات پول ملی را به خطر انداختهاند رسانهها و مطبوعات برای پیشگیری از این حرکتهای آسیب زننده به اقتصاد چه کردهاند؟
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
و السلام
- پنج شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۷
- سرمقاله