سرمقاله” محمد عسلی” ۱۸ اسفند ۱۴۰۰
سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر
پنجاه سال قبل شیراز را ۳۳۰ هزار جمعیت بود، شهر از شمال به دروازه قرآن، از جنوب به فلکه فرودگاه قدیم، از شرق به فرودگاه جدید و از غرب به فلکه قصردشت و کمی بالاتر محدود می شد.
حدود ۷۵ درصد جمعیت در بافت قدیم زندگی می کردند، اکثر قریب به اتفاق خانه ها از حمام محروم و آشپزخانه در فضای مرده محدودی بود و از بسیاری وسائل و تجهیزات پیشرفته امروزی خبری نبود.
مردم به حمام های عمومی می رفتند که از خزینه به دوش آب گرم ارتقاء یافته بودند. ساخت و سازها و ساختمان ها به شیوه امروزی مهندسی شده و دارای شناج افقی و عمودی نبودند. در بافت قدیم بیش از ۶۵ درصد اجاره نشین بودند و بیشتر مشاغل، خدماتی بود.
کارخانجات پارچه بافی، قندریزی، سیمان، روغن نباتی و مشابه از شاخص ترین کارخانجات تولیدی بودند که چندی بعد کارخانه پتروشیمی مرودشت با ظرفیت کمتر از امروز تأسیس و شروع به کار کرد.
در سال ۱۳۵۰ ساختمان تلویزیون توسط اسرائیلی ها دائر شد که برنامه های شبکه یک و دو را از فرستاده تهران پخش می کرد.
نه از اینترنت خبری بود و نه از وسائل الکترونیکی ارتباطات امروزی مانند ویدئو، لب تاپ، کامپیوتر، تلفن همراه و امثالهم. اکثر خانه ها به ویژه در بافت قدیم تلفن خانگی نداشتند.
لوله کشی آب شیراز که توسط زنده یاد مرحوم نمازی بعد از تهران عملی شد شهر شیراز را امتیازی بیش از سایر شهرها داده بود.
دو بیمارستان نمازی و سعدی نیز توسط مرحوم نمازی و دیگر خیرین تأسیس شد که از کشورهای حوزه خلیج فارس هم بیمار به این دو بیمارستان مراجعه می کردند.
دبیرستان شاپور و نمازی از شاخص ترین دبیرستان های شیراز بودند. مردم همانند امروز قدرت خرید اتومبیل نداشتند و خیابان ها پاسخگوی حمل و نقل اتومبیل ها بود هرچند پیکان به مبلغ سیزده هزار تومان و اتومبیل جوانان به مبلغ چهارده هزار تومان به فروش می رفت.
۹۰ درصد اتومبیل های خارجی وارداتی حداقل ده سال از تولیدشان گذشته بود. نرخ دلار در سال ۱۳۵۴ تا دو سال بعد تقریباً ۷۰ ممیز ۶۰ ریال بود و دستمزد کارگر ساده ۷۰ ریال. نان سنگگ دانه ای ۵ ریال عرضه می شد یعنی یک کارگر با درآمد هفت تومان در روز می توانست ۱۴ عدد نان بخرد. میانگین فروش نفت خام ۴ میلیون بشکه در روز بود که به صورت محرمانه شرکت نفت بخشی از درآمدهای نفتی را به حساب محمدرضا شاه واریز می کرد و کارشناسان آمریکائی بر صادرات نفت ایران نظارت مستقیم داشتند. نه ایران در تحریم بود و نه جنگی اتفاق افتاد اما بیشتر روستائیان برای گرم کردن خود از هیزم جنگل ها استفاده می کردند اکثر راه های روستایی مالرو بودند و از آب لوله کشی روستاها و جاده ماشین رو خبری نبود.
و اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاقاتی افتاد که در مقام مقایسه با سالهای قبل ذکر بخش هایی از آن می تواند نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی فعلی را روشن کند.
یکم: اعلام شد زمین مال الله است. آیت ا… خسروشاهی در تلویزیون اعلام کرد: «زمین مال الله است و بهائی ندارد.» در پی این سخنان نرخ خانه ها و زمین به شدت کاهش یافت ادارات دولتی برای کارمندانی که خانه نداشتند و در منازل اجاره ای زندگی می کردند زمین واگذار کردند و بانک ها برای ساخت وام دادند.
شهرها و روستاها به صورت جهشی گسترش یافتند و چون واگذاری زمین و دیگر امتیازات براساس تعداد نفرات هر خانواده رتبه بندی می شد مردم به تولید نسل راغب شدند و نهایتاً جمعیت ایران از ۳۰ میلیون نفر در طول چهل سال به بیش از ۸۰ میلیون نفر رسید. این جمعیت نان و گوشت و خدمات آموزشی و بهداشتی و تأمین نیازهای اولیه زندگی می خواستند با شروع جنگ تحمیلی ۸ ساله و تحریم های کمرشکن، دولت نتوانست به نسبت رشد جمعیت، خدمات رسانی کند هرچند تعداد بیمارستان ها، مدارس و مراکز آموزش عالی رشدی قارچ گونه داشتند اما به علت تحریم و اعزام هزاران نفر برای دفاع به جبهه های جنگ و مواردی از این قبیل رکود اقتصادی توأم با تورم سالها یکی پس از دیگری رو به افزایش گذاشت تا به اینک که چهل و سه سال از انقلاب می گذرد این وضعیت ادامه دارد.
امروز کمتر خانه ای است که در بافت قدیم و جدید از نعمت حمام خانگی، برق، گاز و تلفن محروم باشد. در پشت بام تمامی خانه ها آثاری از دیش های ماهواره به چشم می خورد. تعداد قابل توجهی از پسران و دختران راهی دانشگاه های دولتی و خصوصی من جمله دانشگاه آزاد شده اند که هزینه های قابل توجهی به خانواده ها و سرپرستان تحمیل شده است. هزینه های تلفن همراه، اینترنت، حمل و نقل و مصرف جهشی انرژی بار سنگینی بر دوش خانواده ها گذاشته و با پیشرفت های علمی و صنعتی و ارتباطات ماهواره ای که جهان را به دهکده ای کوچک تبدیل کرده سطح توقعات مردم بالا رفته است و علیرغم افزایش حقوق ها به علت کاهش ارزش پول ملی یک کارگر ساده با حقوق ۲۵۰ هزار تومان در روز به نسبت سال های ۵۴ تا ۵۷ روزانه می تواند نان سنگک ۲۰۰۰ تومانی را به تعداد ۱۲۵ عدد خریداری کند. اما به نسبت توسعه عمرانی و اقتصادی قادر به تأمین همه نیازها نیست. کارمندان هم اعم از کارمندان اداری و آموزشی به ویژه معلمان که کار سختی پیش رو دارند نسبت به حقوق و مزایای دریافتی خود معترضند. زیرا به نسبت هزینه های ناشی از افزایش و رشد هزینه های بهداشتی، خدماتی و آموزشی و تغییر زندگی درآمدشان کفاف تأمین نیازهای اقتصادی را نمی دهد و خط فقر نیز به دلائلی که مذکور افتاد روز به روز بیش و بیشتر شده است و طبقه متوسط جامعه را به سمت و سوی طبقه ضعیف متمایل کرده است.
افزایش نجومی خرید مسکن و اجاره نیز قوز بالای قوز شده و صدای همه را درآورده. آنچه مهم است و کمتر به آن توجه می شود خشکسالی است که سیل مردم بیکار روستاها را به شهرها روانه کرده و روز به روز بیشتر شاهد مهاجرت روستائیان به شهرها هستیم.
مهمترین باری که امروز بر دوش دولت است ارتقاء و افزایش ارزش پول ملی است تا هر فرد ایرانی بتواند حداقل برای یک سال دخل و خرج خود را برنامه ریزی کند و بداند که تورم مهار شده و بیش از آنچه هست افزایش نخواهد یافت.
مدیریت روابط خارجی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و انعطاف از بعضی معیارهای انقلابی یک ضرورت است.
پیشگیری و پرهیز از جنگ و تلاش در جهت صلح پایدار می تواند کاهش هزینه تسلیحات و جنگ افزارها را در پی داشته باشد زیرا ما هنوز زخم خورده ۸ سال دوران دفاع مقدس هستیم. هرچند جنگ، مردم و نیروهای نظامی و انتظامی ما را صاحب تجربه و با استقامت ساخت اما عوارض و تبعات آن که هزار میلیارد دلار خسارت مالی و اقتصادی در پی داشت را فراموش نکنیم.
مهم تر آنکه انقلاب اسلامی با پشتوانه مردم قهرمان ایران به پیروزی رسید برای حفظ آن نیز پشتوانه مردم یک اولویت و ضرورت است.
در مدیریت اداری و ساختار سازمانی نیاز به نوعی ساختارشکنی داریم و رضامندی خاطر بیچارگان را نباید از یاد ببریم. مردم را به گذشته و حال و آینده با صداقت و شفاف سازی آگاه کنیم و ترفندهای دشمنان را که قصد دارند ایران را به عراق، افغانستان و سوریه تبدیل کنند خنثی نمائیم. خوشبختانه مردم شریف، نجیب و انقلابی ایران به خوبی از هدف دشمنی ها آگاهند به همین دلیل تا به اکنون در مقابل آنان ایستاده اند هرچند به سختی روزگار می گذرانند.
زمانه عوض شده و ما نمی توانیم در پوست قبلی خود به خواب غفلت فرو رویم.
سخنی نو، اقدامی نو، روایتی از جهانی نو و اراده ای نو باید تا از سرعت دانش و تکنولوژی دور نمانیم. همانگونه که به قول آبرهانیان در کتاب ایران بین دو انقلاب: «ایران در قرن بیستم از گاو آهن به انرژی هسته ای» رسید، تا ما بتوانیم از ساخت موشک های نقطه زن به فضا برویم که قطعا با وجود نخبگانمان غیرممکن نیست.
پس توجه کنیم که به قول فرخی سیستانی:
«فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر»
والسلام
- سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰
- سرمقاله