سرمقاله
اسماعیل عسلی- سردبیر
بایستها و نبایستها
از جمله نشانههای بلوغ یک انقلاب وقوف مجریان و ادارهکنندگان کشور به نقاط قوت و ضعف آن است تا همانگونه که دشمنان با دستاویز قرار دادن نقاط ضعف به تخطئهی نقاط قوت میپردازند، مسئولین و مردم نیز با بهرهگیری از نقاط قوت، نقاط ضعف را برطرف کنند چنین شناختی به تعیین جایگاه کشور روی محور زمان میانجامد و ضمن توانا ساختن مردم برای مقایسهی حال با گذشته، به ترسیم دورنمای آینده نیز کمک میکند. نقاط قوت کشور ما پتانسیلهایی است که از آن برخورداریم. از فرهنگ کهن، منابع زیرزمینی، موقعیت ژئوپلتیک، تنوع فرهنگی و آب و هوایی گرفته تا نیروی انسانی مستعد که به اذعان صاحبنظران و مجریان منصف آنچنان که باید و شاید از آنها بهره نگرفتهایم و این بهره نگرفتن و یا غفلت از چنین امکاناتی تنها سر در آبشخور نتوانستنها و نخواستنها نداشته است بلکه گاه به دلیل این که از جهات گوناگون ما را در موضع دفاع قرار دادهاند و تلاش کردهاند اولویتهای ما را تغییر دهند، ناخواسته به راهی قدم گذاشتهایم که جایی در برنامههای ابتدایی ما نداشته است. بزرگترین دلیل بر این که دست یازیدن به برخی اقدامات جایی در دکترین اداره کشور نداشته، اجتناب از تکرار و یا تعدیل آن بوده است. انقلاب را باید به انسانی تشبیه کرد که دوران طفولیت، کودکی، نوجوانی و جوانی را پشت سر میگذارد تا به بلوغ و مرحلهی خود بسندگی میرسد. طبیعتاً زمانی که یک کودک و نوجوان از حمایتی همهجانبه برخوردار نباشد برای حراست از خود خصوصاً در بزنگاههایی که مورد تهدید واقع میشود برای دور شدن از تیررس عوامل تهدیدکننده ناگزیر به اتخاذ تصمیماتی شتابزده است. ناگفته پیداست که چنین تصمیماتی اگر چه ممکن است از جهاتی در کوتاه مدت مصونیت بخش باشد اما نمیتوان تأثیرات منفی درازمدت آن را انکار کرد. (ادامه…)
- شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۷
- سرمقاله