سرمقاله “اسماعیل عسلی” ۴ دی ۱۴۰۰

متنی در حاشیه

 

غرب ستیزی محض از سوی برخی طیف های اجتماعی پیش از آن که سر در آبشخور تحلیلی راهبردی مبتنی بر منافع ملی داشته باشد ، از گونه ای حساسیت تاریخی نشات می گیرد . شرق و غرب ظرف هزاران سال به موازات رودررویی های نظامی و اقتصادی ، در سایه هوشمندی اندیشمندان روشن ضمیر خود به مبادلات فرهنگی نیز روی خوش نشان داده اند . همچنان که زمانی غربی ها به این نتیجه رسیدند که برای بهبود وضعیت خود باید از شرق الهام بگیرند و با بهره گیری از تجارب ایرانیان  زندگی خود را دگرگون سازند ، شرقی ها نیز در مقطعی دیگر با پی بردن به دست بالای غرب در دانش و تکنولوژی به استقبال برخی تغییرات رفتند . در واقع آنچه در جریان تعاملات ناگزیر فرهنگی  و علمی دوران جنگ های صلیبی غرب را بر آن داشت تا برای کم کردن فاصله ای که از مسلمانان دارد به ترجمه آثار علمی در حوزه پزشکی و سایر علوم رایج در آن زمان روی بیاورد ، شرقی ها نیز با درکی واقع بینانه از آثار انقلاب صنعتی که دستاورد رنسانس بود برای جبران عقب ماندگی ها ، خود را نیازمند تعامل با غرب دیدند . (ادامه…)

سرمقاله “محمد عسلی” ۲ آذر ۱۴۰۰
اسلام و اصول روابط بین الملل

در واقع سیاست خارجی یک مفهوم و پدیده اروپایی است.
از دیدگاه اسلام جهان به دو ناحیه اساسی تقسیم می شده است. یکم دارالاسلام، دارالاسلام به مناطقی گفته می شده که مسلمانان در آن زندگی می کرده اند و یا نواحی که تحت انقیاد خلیفه می بوده اند.
دوم دارالحرب، یا مناطقی که هنوز تحت انقیاد خلیفه درنیامده بود.
براساس عقاید و فرامین اسلامی، بین دو جهان دارالاسلام و دارالحرب حالت جنگی دائمی وجود داشت تا زمانی که اسلام همه افراد جهان را تحت کنترل خود درآورد. [جهاد واجب کفائی است. یعنی هر مسلمانی می باید در راه خدا جهاد کند مگر آنکه با آمدن دیگران تکلیف از وی ساقط شود]. (ادامه…)

سرمقاله “اسماعیل عسلی” ۱ دی ۱۴۰۰
ای کاش

مطالعه ی تاریخ تحولات اجتماعی به ما می آموزاند که رفتار مردم ، ادبیات فولکوریک ، تکیه کلام ها ، ضرب المثل ها ، تعریض ها و کنایه ها و سبک زندگی در بستر زمان معنا پیدا می کند . در همین راستا ورود و خروج واژها در محاورات روزمره پیوند معناداری با تغییرات سبک زندگی و تعاملات فرهنگی و زبانی دارد . به همین دلیل کسانی که هنوز در حال و هوای گذشته زندگی می کنند نباید انتظار داشته باشند که بتوانند با همان ادبیاتی که یک قرن پیش مخاطب داشته با مردم ارتباط بگیرند .
امروز اگر کسی تصور کند که مردم عصر ارتباطات همان مردم بی خبری هستند که در عهد ناصرالدین شاه می زیسته اند ، سخت در اشتباه است . اعتماد السلطنه در خاطراتش می نویسد : شخصی ادعا می کرد که دعایی دارد گلوله بند که به گردن هر کسی بیاویزند گلوله به او کارگر نیست . به اصرار ملیجک که سوگلی مذکر شاه بوده و در عین بیسوادی نفوذ زیادی در دربار داشته مرغی را می آورند و دعا را به گردنش می آویزند و تفنگچی هم می آید و مرغ بیچاره را نشانه می رود و جانش را می گیرد . اعتماد السلطنه این حکایت واقعی را برای نشان دادن رواج خرافات در آن عصر به خاطراتش افزوده و در جایی دیگر می گوید هنگام اعزام قشون ایران به جنگ افاغنه به آن ها آب نخود دعا خوانده می خوراندند تا از بلاهای زمینی و آسمانی و گلوله های دشمن در امان باشند . امروزه دیگر چنین حرف هایی نه شنونده دارد و نه خریدار چون آنچه به زعم مردم در جنگ های الکترونیک و مکانیزه حرف اول را می زند ، دانش و فنون نظامی و تجهیزات روزآمد است  و از همه مهمتر اقتصاد قوی برای تحمل هزینه های جنگ است! هر چند هنوز هم افراد خوش باوری هستند که موجب بازارگرمی دکاندارها می شوند . (ادامه…)