سرمقاله

اسماعیل عسلی

تولید ملی، پرچمی که باید آن را برافرازیم

بالا رفتن بسامد بهره‌گیری از اصطلاح اقتصاد مقاومتی در شعار سال که به منزله‌ی نگاه راهبردی به سیاست‌های مؤثر در پیشبرد امور در جهت تحقق آرمان‌های ملی است بیانگر چربش سهم اقتصاد در تحلیل‌هایی است که سر در آبشخور گونه‌ای واقع‌بینی ناشی از درک شرایط خطیر کشور دارد.

بی‌گمان اگر به سهم قوای سه‌گانه و نهادها و سازمان‌های مستقل از دولت که هر کدام ایفاگر نقشی غیرقابل انکار در تدبیر امور کشور هستند وقوف کامل داشته باشیم درمی‌یابیم که دولت تنها یکی از مخاطبان توصیه‌هایی است که معطوف به اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال است و این مهم بدان معناست که نمی‌توان تنها دولت را در پیوند با این موضوع پاسخگو دانست. از این جهت نهادها و سازمان‌هایی که در عین برخورداری از بودجه‌های کلان، فعالیت‌های اقتصادی خارج از دایره‌ی تحت نظارت دولت دارند نیز باید سهمی در این پاسخگویی داشته باشند. اصولاً در قضیه‌ی ارزیابی عملکردها در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی مطالبه‌گری را باید صرفاً به مردم و رسانه‌هایی که افکار عمومی را نمایندگی می‌کنند واگذار کرد. اصولاً اگر نهادهایی که باید پاسخگوی عملکرد خود باشند صرفاً به این دلیل که در عمل و بحث اختیارات تابع برنامه‌ریزی‌های دولتی نیستند و مستقل عمل می‌کنند بخواهند نقش مطالبه‌گر را در این زمینه ایفا کنند و دولت را طرف مقابل خود تلقی نمایند، در کماکان بر همان پاشنه خواهد چرخید زیرا دولت تنها زمانی می‌تواند پاسخگوی تمامی نتایج حاصل از فعالیت‌های اقتصادی باشد که حداقل شاهد برخی موازی کارها و رفتارهای خودسرانه‌ای که بر روند اقتصاد کشور تأثیرگذار است نباشیم. (ادامه…)