سرمقاله
اسماعیل عسلی- سرمقاله
نگاه عملگرایانه به اصل بهرهوری
اگر در لابلای آموزههای دینی به دنبال معادل مفهوم بهرهوری باشیم به شکر و سپاسگزاری میرسیم که متأسفانه عموماً برداشت صحیحی از آن ندارند و تصور میکنند که به جای آوردن شکر، حمد و سپاس زبانی است، در حالی که شکر مفهومی متعالی دارد زیرا خداوند نتیجهگیری از شکر را صرفاً به جهان آخرت حواله نداده و شکرگزاران واقعی میتوانند دستاورد به جای آوردن شکر را در همین جهان نیز مشاهده کنند. از این منظر شکر به معنای بهرهگیری صحیح از یک امکان، نعمت و یا فرصت است و پر واضح است با توجه به تعریفی که از بهرهوری در اقتصاد داریم، جلوگیری از اتلاف وقت، سرمایه و نیروی انسانی و منابع، مصداق شکرگزاری است. چنین تعبیری از شکر نیز بر اصول بهرهوری استوار است چرا که شکر زبانی به تنهایی دستاورد زیادی ندارد. اگر بخواهیم بهرهوری را به تمامی ابعاد و زوایای زندگی گسترش دهیم و از هرزروی سرمایهها و منابع جلوگیری کنیم و همواره به دنبال ایجاد ارزش افزوده باشیم باید به سراغ مصادیق بهرهوری برویم. برای نمونه در بحث بازیافت که فاصلهی زیادی با جوامع توسعهیافته داریم یا در موضوع اهدای عضو که از جمله دغدغههای اجتماعی است چرا که با وجود آمار ۴۰۰۰ موردی از رویدادهای منجر به مرگ مغزی روزانه حدود ۷ نفر از هموطنان نیازمند اهدای عضو جان خود را از دست میدهند در حالی که تقریباً به همین میزان افراد فوت شده ناشی از مرگ مغزی همراه با اعضای قابل پیوند خود در خاک دفن میشوند. (ادامه…)
- چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۸
- سرمقاله