سرمقاله
اسماعیل عسلی- سردبیر
جایگاه متزلزل فرهنگ پوزشخواهی
گفتوگو یکی از ابزارهای ادارهی کشور است که روایی آن از چالشهای پر هزینه جلوگیری میکند و مشوق مردم برای مشارکت در تمامی امور است. پوزشخواهی به هر دلیل از جمله کمکاری، اشتباه، خطای راهبردی، بیتوجهی به منافع ملی و همچنین تعلل در اقدامات به موقع و اطلاعرسانی مؤثر به عنوان اقدامی مردمپسند، آرامشبخش و امیدوارکننده از سوی مسئولین و منتخبین مردم که نتوانستهاند به بایستگی ایفای نقش کنند، نیازمند نگاهی سه وجهی است. اصولاً ما با مقایسهی کاری که انجام دادهایم و کاری که میتوانستیم انجام دهیم و کاری که باید انجام میدادیم در بسیاری از موارد به نقطهی عذرخواهی و پوزش میرسیم. طبیعی است که مانع اصلی عذرخواهی، ناآگاهی نسبت به گستره و ژرفایی وظیفه است زیرا ما وقتی به غلط تصور میکنیم کاری را که انجام دادهایم درست بوده رغبت و انگیزهای برای عذرخواهی نداریم! گاهی با توجه به امکاناتی که در اختیار داشتهایم یا امتیازاتی که گرفتهایم فکر میکنیم نه تنها نباید به خاطر غلطکاریها و کمکاریها پوزش بخواهیم بلکه خود را سزاوار تقدیر هم میدانیم. گاهی تکلیفگرایی، مانع پوزشخواهی است. معمولاً کسی که متقاضی قبول مسئولیت و پستی نبوده و کسی یا کسانی به او تکلیف کردهاند تا قبول مسئولیت کند، پیش خود می اندیشد که من هیچ تمایلی به انجام این کار نداشتم و به من تکلیف کردهاند و مسئولیت هر گونه اشتباه و کمکاری از سوی من نیز بر عهدهی کسانی است که مرا برای پذیرش آن تحت فشار اعتقادی قرار دادهاند به همین دلیل آنها باید از مردم عذرخواهی کنند نه من! مسئلهی دیگری که در پیوند با موضوع پوزش و عذرخواهی مطرح است این است که برخی تصور میکنند عذرخواهی یعنی قبول بیکفایتی و نادانی و خیانت در حالی که عذرخواهی در اغلب موارد به منزلهی شأن و احترام قائل شدن برای مردم است و مفهومی ندارد جز اینکه ای مردم! شما سزاوار عملکردی بهتر از ناحیهی من که مسئول هستم بودید اما من توفیق خدمتگزاری بیش از این را نداشتم. (ادامه…)
- شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۸
- سرمقاله