سرمقاله
محمد عسلی
این نیز بگذرد!
آنان که تاریخ می‌خوانند و از گذشته‌های دور و نزدیک کشورشان آگاهند به خوبی می‌دانند که ملت ایران در طول هزاران سال چه مصائب و مشکلات سیاسی و اقتصادی و چه بیماری‌های جانکاه و پرتلفاتی را پشت سر گذاشته است اما هر زمستانی را بهاری بوده و هر بهاری را تابستانی با حال و هوای تماشایی و گل‌گشت‌های فراوان. این شرایط کرونایی هم با تمامی مصائب و خسارت‌های بی‌شمارش دیری نخواهد پایید و به تاریخ خواهد پیوست.
از این رهگذر آنچه نصیب ملت ایران می‌شود نتایج آزمون‌های سختی است که می‌باید با نمره قبولی به دست آورده و پشت سر بگذارد. به این معنی که مردم این مسأله مهم را درک کنند که مقابله با بیماری کرونا به یک عزم ملی نیاز دارد عزمی فراگیر بدون استثنا و همگانی چه در رعایت مسایل بهداشتی و چه در حمایت از خسارت‌دیدگانی که بیکاری تأمین معیشت آنها را به خطر انداخته است.
پس انجام وظیفه برای دولت و ملت اجتناب‌ناپذیر است. پیشگیری از بیمار شدن افراد بیشتر و درمان بیماران و مساعدت و حمایت از خیل بیکاران مردمی که برای اداره زندگی پس‌اندازی ندارند و به اصطلاح گنجشک‌روزی هستند و روزمزد. اگر یک احساس مسئولیت جمعی بیدار شود و این بیداری وارد مرحله عمل گردد می‌باید حداقل هر خانواده‌ای که به قولی دستش به دهنش می‌رسد دست خانواده دیگری را بگیرد و در یک زندگی ریاضتی خود را با دیگران شریک کند و یا دولت برای کسانی که به هر دلیل بیکار می‌شوند برای مدت معینی مقرری مصوب کند. در چنین شرایطی است که می‌توان امنیت جامعه را حفظ کرد و میزان جرایمی مانند سرقت، کلاهبرداری و تخلفات دیگر را کاهش داد. اگر دولت با یک حساب سرانگشتی هزینه شناسایی، تعقیب، دستگیری و محاکمه و مجازات مجرمین را محاسبه کند و آن را برای پیشگیری هزینه نماید به شدت از هزینه‌های قضایی و تأملات اجتماعی و فرهنگی کاسته می‌گردد. (ادامه…)