سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی ۲۹ شهریور ۱۳۹۹
فلسفه ی وجود مجلس

هر تعریف و عنوانی ، انتظارات و چشمداشت هایی به دنبال دارد . مثلا وقتی از مجلس انقلابی سخن به میان می آید ، باید دید چنین عنوانی چه مفاهیمی را به ذهن متبادر می کند . آیا انقلابی بودن مجلس همانند جوان بودن به این معناست که مجالس قبلی آن گونه که باید و شاید انقلابی نبوده اند ، همان گونه که قبلا متوسط سن نمایندگان در حدی نبوده که بتوان آن را مجلسی جوان توصیف کرد ؟ آیا از جوانی مجلس باید کم تجربه گی را برداشت کرد یا پر انرژی و با انگیزه بودن و خستگی ناپذیری را و به همین قیاس آیا مجلس انقلابی به این معناست که بازگشت به شعارهای آرمانی انقلاب باید در مصوبات و خروجی مجلس نمودی محسوس داشته باشد ؟ اگر چنین باشد ضرورت بازنگری درمصوبات قبلی تا چه اندازه باید مطمح نظر قرار گیرد ؟ و پرسش دیگر این که در شرایط بحرانی ، یک مجلس جوان و انقلابی چه کارکردی می تواند داشته باشد ، آن هم در شرایطی که بسیاری از مصوبات مجلس معطل مانده و اجرایی نمی شود ؟ آیا با توجه به وجود نهادی ناظر نظیر شورای نگهبان که مسئولیت دیدبانی مصوبات را بر عهده دارد ، جوانی و انقلابی بودن مجلس چه تاثیری بر کم و کیف عملکرد این نهاد غیر از افزایش حجم مصوبات مرجوعی جهت اصلاحات خواهد داشت ؟ پرسش دیگر این است که نهادهای مرتبط با مجلس نظیر مرکز پژوهش ها و دیوان محاسبات نیازمند چه دگرگونی هایی هستند تا بروز و نمودی هم تراز با مجلسی جوان و انقلابی داشته باشند ؟ (ادامه…)