سرمقاله “اسماعیل عسلی” ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
مخاطرات هبوط معنوی
اگر از یک کارشناس دینی بپرسند شاخص ترین وظیفه ی دین چیست بی تردید خواهد گفت گماشتن نگهبانی در درون باورمندان برای خود مراقبتی در راستای کاهش هزینه های همزیستی و حرکت به سوی کمال .ناگفته پیداست که زیست اجتماعی منجر به تلاقی ایده ها و تعارض منافع و ایجاد سوء تفاهم ها و بروز خصلت هایی چون انحصار طلبی و زیاده خواهی می شود . اگر چه با تدوین قراردادهای اجتماعی و زور می توان به برقراری نظم یاری رسانید ولی برای کاهش هزینه ی اداره جامعه ، باور مشترک به یک آرمان و اعتقاد به وجود نیرویی غیبی که پیدا و نهان همه را می داند بهترین راه برای اداره ی جامعه با کمترین هزینه است و این مهم از عهده ی دین برمی آید . چنین کارکردی تنها بر نفوذ معنوی استوار است بر این اساس هر تکلیف و باوری در چارچوب دین در خدمت همین هدف خواهد بود . از نماز و روزه و حج و زکات گرفته تا سایر فرایض و مستحبات ؛ چرا که تمامی این تکالیف قرار است در خدمت سازگار سازی باشد. شهری را تصور کنید که سر هر کوچه اش یک نگهبان برای جلوگیری از سرقت حضور دایم داشته باشد ؛ با این وجود باز هم ممکن است سرقتی اتفاق بیافتد اما وقتی در درون هر انسانی یک نگهبان باشد که بدون دریافت حقوق و بیمه و پاداش با انگیزه ی دریافت پاداش ده برابر اخروی حتی اندیشه سرقت را نیز رصد می کند و از آن جلوگیری به عمل می آورد آنگاه متوجه می شویم که اعتقاد به امر غیبی چه کارکردی دارد ! با این وجود عظمت چنین کارکردی در صورت هر گونه سوء استفاده به ضد خودش تبدیل می شود.
هر چند تعلقات و تعصبات ملی یا صنفی و قومی و نژادی و زبانی نیز می تواند در ایجاد همگرایی و به خط کردن مردم برای رسیدن به هدفی خاص کارساز باشد ولی قابل مقایسه با قدرتی که با انگیزه ای درونی پشتیبانی می شود نیست ! (ادامه…)
- شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
- سرمقاله