سرمقاله اسماعیل عسلی- سردبیر
این گفتهها را شوخی نگیرید
رقابت بر سر تصدی ریاست مجلس از زمان انصراف علی لاریجانی برای نامزدی در دوره یازدهم انتخابات مجلس کلید خورد. تا پیش از آن شاهد شکلگیری موجی از انتقادها نسبت به نحوه ادارهی مجلس و کاهش رنگ و بوی مردمی آن از سوی برخی کنشگران سیاسی بودیم. ضمن اینکه خاندان لاریجانی خصوصاً در پنج سال گذشته ناگزیر به تحمل انتقادات شدید نسبت به عملکرد خود در پستهای حساس کشوری بودند. موضع انفعالی مجلس در بسیاری از بحرانهای سیاسی و اقتصادی، ضعف بدنهی کارشناسی کمیسیونها، تأثیرپذیری مجلس از جریانات بیرونی و قدرتهای در سایه، مصوبههای کمرمق و عدم برخورداری مصوبات مهم مجلس از ضمانت اجرایی، ورود بسیاری از نمایندگان مجلس به چالشهای کماهمیت سیاسی و اجتماعی و غلبهی حاشیه بر متن در فعالیتهای محوری نمایندگان، سهم برخی از نمایندگان در پروندههای قضایی و مفاسد اقتصادی، کم و کیف نقش مجلس در ترسیم سیاست خارجی کشور و ناتوانی این نهاد مشورتی در الهامگیری از دیدگاههای مردمی، تبدیل شدن مجلس به یکی از کانونهای رانت، آماج قرار گرفتن مجلس در جریان برخی افشاگریهای جناحی، متهم شدن رئیس مجلس به مهندسی مصوبات و نطقهای پیش از دستور و بیتوجهی به تذکرات آییننامهای و … همه و همه زمینهساز نقش کمرنگ مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس بود به طوری که تلاشهای فردی مبتنی بر صلاحیت علمی برای راهیابی به مجلس را به تلاشهای حزبی و جناحی تبدیل کرد و از آنجایی که احزاب از پایگاه مردمی قوی برخوردار نبودند شاهد برگزاری انتخاباتی با کمترین شور و هیجان سیاسی و اجتماعی بودیم. هر چند نمیتوان نقش بحران اقتصادی و معیشتی و برخی حوادث را بر پایین آمدن میزان مشارکت انکار کرد. هم اکنون چنگاندازی بر کرسی ریاست مجلس برای کنشگران سیاسی و جریانهای محفلی و جناحهای راهیافته به مجلس حائز اهمیت شایانی است. (ادامه…)
- دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۹
- سرمقاله