سرمقاله
اسماعیل عسلی
نگاه معنادار
نهادینه شدن یک رفتار در گرو آمیزش و هماهنگی تدریجی و درازمدت آن با تمامی مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است به طوری که از هر زاویه ای که به آن نگاه کنیم در ضرورت آن تردیدی نداشته باشیم. در همین رابطه جا دارد از خود بپرسیم پیشینه ی مطالبه گری عمومی در کشور ما به چند سال می رسد. اگر نهضت مشروطیت را نقطه عطفی برای مطالبه گری در نظر بگیریم در می یابیم که ظرف تقریباً ۱۰۰ سال گذشته شاهد مقاومت های زیادی در برابر مطالبات اقشار گوناگون بوده ایم که نشان دهنده ی نهادینه نشدن حق طلبی است! هر چند بخشی از این مخالفت ها و مقاومت ها سر درآبشخور جهل و نادانی داشته اما در این میان شخصیت ها و گروه هایی که نفع آنها در حفظ وضع موجود بوده تلاش کرده اند با بهره گیری از جهل عمومی و تعصبات قبیله ای و مذهبی مردم را از مسیر حق خواهی منصرف نموده و با دامن زدن به آشفتگی ها و غبارآلود کردن فضا امکان تشخیص سره از ناسره را از آنها بگیرند وگرنه هم در چارچوب آموزه های دینی مطالبه گری جایگاه تبیین شده ای دارد و هم از منظر دموکراسی حقوق انسانی و شهروندی قابل پیگیری است. هر چند تعیین مکانیزمی در چارچوب قانون برای پیگیری مطالبات از ضروریات اولیه است اما حتی با وجود چنین مکانیزمی نیز آگاهی مردم به حقوقشان برای سرعت بخشیدن به روند تحقق عدالت بسیار مهم است چرا که پرسشگری و پاسخگویی هر دو نیازمند دانش است به قول مولانا:
هر برونی را نباشد آن مجال
هم سئوال از علم خیزد هم جواب (ادامه…)