سرمقاله
محمد عسلی
از ماست که بر ماست
محافل خصوصی و محفل‌های فضاهای مجازی از شرح حال گرفته تا بیان قال همه سیاسی شده‌اند. همه از سیاست حرف می‌زنند. همه شکوه دارند. همه دردمندند. همه از همه چیز می‌نالند و هر روز بهانه‌ای برای نالیدن، اعتراض، ترویج ناامیدی و نهایتاً اندکی از تسلیم در برابر زور حرف می‌زنند زیرا مهمترین رکن نارضایتی‌ها، افزایش نرخ دلار، سکه، طلا و بسیاری کالاهایی است که هر چند مصرف روزانه و ضروری ندارد اما تأثیر خود را بر نان، آب، برق، گاز و نهایتاً کاهش ارزش پول ملی گذاشته است. گویی که ناف همه به دلار بسته است نه فقط برای آنان که چشم بر ارز مسافرتی دوخته‌اند بلکه برای قصاب محل هم که گوسفند را نفسی می‌خرد مهم شده است که به هر نفسی که فرو می‌رود افزایشی است و چون بازگردد افزایشی دیگر.
و اما بعد:
از زمان شروع انقلاب اسلامی تا پیروزی و بعد از آن و تا به اینک شاهد کاهش ارزش پول ملی بوده‌ایم، پولی که تکیه بر ارز خارجی داشته و وابستگی آن به دلار از دل نفت درآمده است گویی پشتوانه صنعت، معدن، تولیدات کشاورزی و خدماتی و صادراتی کالاها و مواد غیرنفتی هیچ تأثیری بر ثبات ارزش پول ملی نداشته‌اند و فقط درآمدهای نفتی و روابط حسنه با آمریکا بوده است که چون کشور ایران را همانند کشورهای عربی نفت‌خیر زمانی جزو لاینفک خود می‌دانسته ارزش پول ملی ما را نیز حفظ کرده است. (ادامه…)