سرمقاله
محمد عسلی
امامزادگان فارس و اما و اگرها!
چندین سال قبل مردی به دفتر روزنامه آمد و خواب خود را با من در میان نهاد که در فلان روستا بوده و خواب دیده در محلی زیر درخت بلوط کهنی یک امامزاده ناشناس دفن است و مردم از آن بی‌اطلاعند… بعد از بیان این مطلب از من خواست که با وی مصاحبه‌ای داشته باشم و در ازای دریافت پول قابل توجهی تقاضا کنم که اجازه دهند آن محل خاکبرداری شود و امامزاده صاحب قبر و بارگاه شود.
من به وی گفتم چنین کاری در وظیفه و رسالت من نیست. زیرا به صرف خوابی که دیده‌ای نمی‌توان استناد به صحت کرد و چنین مطلبی را خبری کرد.
چون به تجربه ثابت شده خیلی‌ها از اینگونه خواب‌ها دیده‌اند. درست یا غلط بعد از آن امامزاده‌ای سر از خاک بیرون آورده و زیارتگاه شده است. آن فرد با ناامیدی و غضب از پیش من رفت به سراغ روزنامه دیگری و آن مطلب را در آنجا خبری کرد. چند سالی گذشت و آن محل صاحب امامزاده شد.
و اما بعد: (ادامه…)